پارسینه به نقل از خبرگزاری تدبیر، حجتالاسلام والمسلمین سید هادی خامنهای، دبیرکل مجمع نیروهای خط امام (ره)، در سفری یک روزه به گیلان با جمعی از اصلاحطلبان استان دیدار و گفت و گو کردند.
در این نشست، که جمعی از نیروهای اصلاحطلب استان گیلان حضور داشتند، دبیرکل مجمع نیروهای خط امام کشور به تبیین فضای سیاسی ایران پرداخت و گفت: «اصلاحات از فردای پیروزی انقلاب آغاز شد و نهاد فکری و نیروهای معتقد به این تفکر از ابتدای انقلاب شکل گرفته و در عرصه حضور داشتند؛ هرچند این جریان در برهههای مختلف، نامهای متفاوتی به خود گرفت؛ از نیروهای چپ و خط امام شروع شد و به نیروهای دوم خرداد و اصلاحات منتهی شد».
نماینده مردم تهران در مجلس ششم افزود: «آقای هاشمی پیش از ترک مجلس سوم، از همفکران ما بود. اما پس از پایان مجلس سوم، به ناگاه نظرات ایشان دچار تغییر و دگرگونی شد. ایشان طرفدار سیاست تعدیل اقتصادی شده بود و ما میخواستیم بدانیم که چه اتفاقی افتاد که آقای هاشمی دچار چنان تغییر دیدگاهی شدهاند، بلکه ما هم میفهمیدیم و دیدگاهمان عوض میشد! اما هرگز کسی به این سوالات ما پاسخی نداد و نتیجهاش اختلاف نظر اکثریت مجلس سوم با دولت ایشان شد و اتفاقاتی که آن روزها رخ میداد».
حجتالاسلام خامنهای ادامه داد: «شاید برخی از جوانان به یاد نداشته باشند؛ در آن روزها یکی از شعارهای اصلی مرحوم وزیرشعار در نمازهای جمعه تهران این بود که "مخالف هاشمی دشمن پیغمبر است". یعنی افرادی که تنها با نظریات اقتصادی دولت مخالف بودند، به این شکل کوبیده میشدند. این در حالی بود که ما در مسایل سیاسی و اخلاقی و ... با آقای هاشمی اختلاف دیدگاهی نداشتیم».
وی افزود: «بعد از دوم خرداد 76، عدهای بودند که فکر میکردند اصلاحات تازه به وجود آمده و در حقیقت یک انقلاب صورت گرفته و باید نظیر سالهای نخست پیروزی انقلاب، تمام ریشههای ضدانقلاب را سوزاند. میخواستند همه آنچه را که از قبل وجود داشت نابود کنند و نماد این مخالفتها و سیبل این درگیریها آقای هاشمی بود. البته شخص بنده و دوستانمان از اول با این گونه رفتارها کلاً مخالف بودیم و این کار را تندروی مینامیدیم. اما تندروها به ما میگفتند که "این شما هستید که دچار کندروی شدهاید" و ما را متهم میکردند».
عضو مجمع روحانیون مبارز گفت: «بعد از دوره اصلاحات، تیم احمدینژاد روی کار آمد و هر کاری که دلش خواست کرد. در حقیقت تصور نیروهای مقابل ما این بود که در دوره اصلاحات زمینه سقوط نظام و برچیدن ولایت فقیه و اینها تدارک دیده شده است. لذا با این دیدگاه قدرت را به دست گرفتند و در این دوران نیروهای بینظیری را از صحنه حذف کردند».
به گزارش خبرنگار تدبیر، سید هادی خامنهای تصریح کرد:«آنچه در دوران احمدینژاد رخ داد، تقصیر خود ما بود. البته دیگران هم اشتباهات فراوانی مرتکب شدند؛ اما عامل اصلی این گرفتاریها و اشتباهات، تندروی دوستان ما بود. اگر اندکی اعتدال و میانهروی پیشه میکردند و به تعبیری، به نقطهای از نقاط قناعت میکردند، شاید هیچ کدام از این اتفاقات رخ نمیداد».
وی افزود: «در دوران احمدینژاد، علیرغم محدودیتها و زندانها، اتفاقات خوبی هم رخ داد و واکنشها و تغییراتی اساسی در درون انسانها صورت گرفت؛ یک سری بیداریها، آگاهیها و پشیمانیها حاصل شد و نتیجه آن، انتخاباتی شد که در 24 خرداد امسال دیدیم. ببینید چه تغییراتی اتفاق افتاده است. آقای ناطق نوری زمانی نماد مخالفت با جریان مقابل بودند و حالا در صف ما هستند و حتی گفتهبودند که حاضر هستند تا به نفع آقای خاتمی تبلیغات کنند. آقای هاشمی تبدیل به شخصیتی شد که دوستان اصلاحطلب ما به عنوان یک ملجاء و پناهگاه، صدها بار نزد او رفتند تا رضایتشان را برای حضور در انتخابات جلب کنند و ایشان قبول نمیکرد. آقای روحانی هم همینطور».
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام افزوذ: «تغییر اتفاق فرخندهای است. همه دچار تغییر میشوند و این تغییر جزو ذات انسان است. ما باید این تغییر را در همان شکل و هیأتی که هست بپذیریم؛ نه بیشتر و نه کمتر. این توقع بیجایی است که بخواهیم همه چیز و همه کارها با متر و معیار ما انجام شود. ما میگوییم شایستهسالاری، اما اکنون شایستهسالاری با معیاری انجام میشود که در دست دولت آقای روحانی است، نه در دست من و شما و ممکن است این معیارها در نرخ و اندازهها، تفاوتهایی با هم داشته باشد. شایسته ما ممکن است شایسته آنها نباشد. لذا باید این واقعیتها را پذیرفت».
وی در ادامه این نشست گفت: «جمعبندی شخصی من این است که دولت تدبیر و امید از دولت اصلاحات قویتر است. افرادی که در این دولت حضور دارند، به لحاظ تخصص قویترند. در این کابینه، هم فردی متخصص مثل آقای حجتی از دولت اصلاحات حضور دارد و هم آقای نعمتزاده که در حقیقت برند صنعت کشور است و انسان خوب و سالم و متخصصی به شمار میآید. وزرایی هم هستند که ممکن است در مورد آنها تردید داشته باشیم؛ اما این ما هستیم که تردید داریم، کسی که آنها را انتخاب کرده تردیدی نداشته و معتقد است که همه آنها در کنار هم مناسب هستند. ما هم معتقدیم که همه این آقایان میتوانند در چارچوب اعتدال به نحوی شایسته عمل کنند
به گزارش خبرآنلاین حجتالاسلام سید هادی خامنهای در مراسم عزاداری شب عاشورای حسینی در جمع دانشجویان انجمنهای اسلامی شرق کشور در مشهد بار دیگر و بر اساس هشدارهایی که هر سال در مراسمهای عزاداری در ماههای محرم و صفر می دهد تصریح کرد: تحریف، تحجر و ورود افکار و اندیشه های غلط در جامعه منجر به حادثه عاشورا و بیراهه رفتن جامعه در آن زمان شد که هم اکنون نیز ما باید نسبت به این موضوع حساس باشیم.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام افزود: اجازه ندهیم تا عدهای با افراط و تفریط و وارد کردن اندیشههای تحجرآمیز انقلاب و نظام را به بیراهه ببرند.
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز البته با اشاره به تاریخ اسلام و زمینه هایی که بنی امیه بر اساس آن زمینه های انحراف از اسلام حقیقی را فراهم کرد تاکید کرد:« حکومت بنیامیه برای از بین بردن آموزههای نبوی در جامعه به دنبال رواج اشعریگری و بیتفاوت کردن مردم نسبت به امور جامعه بود»
خامنه ای با اشاره به نتایج ترویج بی حیایی در جامعه اسلامی در دوره های مختلف تاریخی گفت: حکومت بنیامیه برای از بین بردن آموزههای پیامبر(ص) در جامعه در اولین گام اقدام به از بین بردن حیا در جامعه کرد چرا که جامعهای که حیا نداشته باشد هیچ چیز ندارد و به هر شکلی که حکومت بخواهد در میآید.
وی با بیان اینکه حس قدرتطلبی در بنیامیه و قدرتپذیری در توده مردم پس از رحلت رسول اکرم(ص) فزونی یافت اذعان کرد: وقتی پیامبر(ص) از صحنه حکومت خارج شدند امویان در پی تغییر ضوابط و رفتارهای اجتماعی موجود بر آمدند که اوج آنرا میتوان در زمان حکومت عثمان دید و حضرت علی(ع) در خطبه معروف شقشقیه براین موضوع تأکید کردند.
خامنهای افزود: در زمان عاشورا اخلاق، فرهنگ و حرمتها رنگ دیگری به خود گرفته بود چرا که با هجوم تئوریهایی که ساخته شده بود و نیز گذر 50 سال از رحلت پیامبر، نسل جدید آشنایی با حکومت اصیل اسلامی نداشت و بنیامیه در حرکتی حساب شده سعی در رواج اشعریگری داشت.
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز با بیان اینکه در مکتب اشاعره بحث جبر 100 درصدی و عدم اختیار مطرح است گفت: بنیامیه با رواج این نظریه که نتیجه اول آن بیتفاوتی مردم نسبت به جامعه و آنچه در آن اتفاق میافتد سعی در فریب مردم داشت.
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز همچنین در پاسخ به سوالی در خصوص ولایت مطلقه فقیه گفت: ولایت فقیه یعنی حکومت اسلامی و بحث مطلقه که پیش میآید بحث اختیارات است.
وی با بیان اینکه اختیارات رهبری را متن قانون اساسی مشخص میکند اذعان داشت: در حال حاضر قوای 3 گانه به صورت مستقل و بر اساس قانون اساسی فعالیت میکنند و مشکلی هم پیش نیامده است.آنانی که بحث اختیارات بیش از قانون را مطرح میکنند تنها به فکر خودشان هستند و از این بین منافع خود را طلب میکنند.
/به بخش مطالب/عکس/سخنرانی/استاد زنده یاد دکتر علی شریعتی خوش آمدید/
دکتر شریعتى در سال 1312 در خانواده اى مذهبى چشم به جهان گشود. پدر او استاد محمد تقى شریعتى مردى پاک و پارسا و عالم به علوم نقلى و عقلى و استاد دانشگاه مشهد بود. على پس از گذراندن دوران کودکى وارد دبستان شد و پس از شش سال وارد دانشسراى مقدماتى در مشهد شد. علاوه بر خواندن دروس دانشسرا در کلاسهاى پدرش به کسب علم مى پرداخت. معلم شهید پس از پایان تحصیلات در دانشسرا به آموزگارى پرداخت و کارى را شروع کرد که در تمامى دوران زندگى کوتاهش سخت به آن شوق داشت و با ایمانى خالص با تمامى وجود آنرا دنبال کرد.
شریعتى در سال 1334 به دانشکده ادبیات و علوم انسانى دانشگاه مشهد وارد گشت و رشته ادبیات فارسى را برگزید. در همین سال على با یکى از همکلاسان خود بنام پوران شریعت رضوى ازدواج میکند. وجود تفکر خلاق باعث شد که معلم شهید در طول دوران تحصیل در دانشکده ادبیات به انتشار آثارى چون: ترجمه ابوذر غفارى، ترجمه نیایش اثر الکسیس کارل و یک رشته مقاله هاى تحقیقى در این زمینه همت گمارد.در مهر ماه سال 1353 ساواک که غافلگیر شده بود و از محبوبیت على آگاه او را بدست شکنجه روحى و جسمى سپرد، و می خواستند او را وادار به همکارى نموده و برایش شوى تلویزیونى درست کنند و پاسخ او که هیچگاه حقیقتى را به خاطر مصلحت ذبح شرعى نکرده است چنین بود " و اگر خفه ام کنند سازش نخواهم کرد وحقیقت را قربانى مصلحت خویش نمی کنم." دکتر در 25 اردیبهشت ماه 1356 تهران را بسوى اروپا ترک گفت تا دورانى جدید را با مطالعه و مبارزه آغاز کند. سر انجام در روز یکشنبه 29 خرداد ماه 1356 با قلبى عاشق، اندیشه اى پاک، ایمانى محکم، زبانى قاطع، قلمى توانا، روانى آگاه و سیمایى آرام بسوى آسمانها و آرامشى ابدى عروج کرد و عاشقان و دوستداران خود را در این فقدان همیشه محسوس تنها گذاشت.