(آدم برفی))
هر روز آب میشوم
آیا میانه ام با خورشید بد است
یا ساخته شده ام برای آب شدن
شاید از سنگ نیستم
مصالح من زمینی نیستند
من هیچم ولی پوچ نیستم
حتی اگر کوچ کنم به کف زمین
دوباره آسمان دلش خواهد گرفت
و من دوباره ساخته خواهم شد
//حسام الدین شفیعیان-آدم برفی//
سقفی که دارد می ریزد
مردی که آب میشود
هزار دسیسه و حیله و کلک
هزار بار فراموش میشوی
هزار بار زخم شمشیر میخوری
هزار حرف بدرد نخور
دوزنده ی وسوسه
رییس سمفونی پتک
و هزار مجسمه
مهره ی شطرنج
بازی پوچ
کلک در کلک
باید تمام اینها را بفهمی
و آب بشوی
//آدم برفی//